بچه آروم و ساکت و درونگرایی بودم و اگه شیطنت های نوجوونی رو بذاریم کنار همچنان هستم و از هفت هشت یا شایدم نُه سالگی به بازیسازی علاقه مند شدم و کلی واسه خودم طرح میریختم و میگفتم که بازیی بسازم که فلان باشه و بهمان. تا اینکه تو ۱۳ سالگی اصل و اصول رو با سیپلاسپلاس یادگرفتم و بعد از اون به هرجایی که میتونستم از جمله بازیسازی یک یا چندتا نُک زدم.
با خوندن کتابای استاد شریعتی به کتاب علاقهمند شدم خصوصا تو چالش و سختیها که همدم من میشن!جدیدا سعی میکنم بیشتر به اتفاقات و تجربه های جدید اهمیت بدم.